سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

از زمخشرى و نیشابورى نقل کرده اند که یکى از اخیار بچه اش را بمکتب فرستاده بود پسر غیر مکلّف یکروز برگشت وقتى آمد منزل پدر دید این پسر غیر بالغ مریض شده شکستگى و انکسارى برایش پیدا شده است بالاءخره از پسر پرسید چطور شده آیا پیش آمدى شده ؟
گریان گفت امروز در مکتب خانه این آیه را بما یاد داده اند وَ اتَّقُوا یوُما یَجْعَلَ الْوِلْدانْ شَیْبا بترسید از آن روزى که بچه را پیر مى کند این ترس مرا گرفته است و اى این چه روزى است ؟!
بالاءخره بچّه تب کرد طاقت نیاورد عاقبت هم از هول و دلهره از دنیا رفت . پدرش گریه مى کرد مى گفت بچه جان باید پدر پیرت از غصّه بمیرد که سر تا پایش گناه است .
خوش بسعادتت اى بچه پیش از اینکه مثل پدرت بدبخت و آلوده شوى و قساوت دل پیدا کنى از اینجا رفتى


نوشته شده در  سه شنبه 85/10/26ساعت  9:51 عصر  توسط سید هادی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
:. نصیحت .:
[عناوین آرشیوشده]